امروز چهارشنبه 29 فروردین 1403 http://tarikh.cloob24.com
0
از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد
لئوناردو دا وینچی
Leonardo self.jpg
ناملئوناردو دا وینچی
نام اصلیلئوناردو دی سر پیرو دا وینچی
نام(های)
دیگر
لئون دا
زاده15 آوریل 1452
روستای وینچی، فلورانس، ایتالیای کنونی
درگذشت2 مه 1519 میلادی (67 سال)
آمبواز، پادشاهی فرانسه
ملّیتایتالیایی
رشتهدانشمند و نقاش و مخترع وزیست‌شناس
آثار برجستهشام آخر
مونالیزا
مرد ویتورین
امضا

لئوناردو دی سر پیرو دا وینچی (15 آوریل 1452 - 2 مه 1519)دانشمند، نقاش، مجسمه‌ساز، معمار، موسیقی‌دان، ریاضی‌دان، مهندس، مخترع، آناتومیست، زمین‌شناس، نقشه‌کش، گیاه‌شناس و نویسنده ایتالیایی دوره رنسانس بود. نبوغ او شاید بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده است. لئوناردو معمولاً به عنوان نمونه بارز یک مرد رنسانس معرفی می‌شود.[1] از او به طور گسترده بزرگترین نقاش تاریخ یاد می‌کنند. عده‌ای نیز او را با استعدادترین شخصی می‌دانند که تا کنون در این جهان زندگی کرده است.

دا وینچی را کهن‌الگوی «فرد رنسانسی» دانسته‌اند. وی فردی بی‌نهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می‌باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانه‌ای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپ‌های بخار، ماشین‌های پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.
دا وینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر به‌شمار می‌رود. یکی از طرح‌های ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت دا وینچی معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحی‌های خود یادداشت‌هایی را نوشته است، که آنها را فقط در مقابل آینه می‌توان خواند. شهرت جهانی دا وینچی بیشتر به‌خاطر نقاشی‌های شام آخر و مونالیزا است. مارکو روسکی درباره او می‌گوید: در حالی که گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد لئوناردو وجود دارد، چشم‌انداز او از جهان اساساً منطقی است و نه اسرار آمیز، و این که روش‌های تجربی به کار گرفته شده او برای زمان خودش غیرمعمول بود.[2]

زندگی

دوران کودکی

خانه دا وینچی در کودکی
نقاشی که به عنوان اولین کار دا وینچی شناخته می‌شود

لئوناردو دا وینچی در سال 1452 در روستای توسکانی زاده شد. او فرزند نامشروع یک ثروتمند، با نام پیرو فرانسیسو دی انتونیو دا وینچی و یک زن دهقان به نام کاترین بود. بین 1493 و 1495 لئوناردو زنی به نام کاترین را در میان افراد وابسته به خود را در اسناد مالیاتی خود ذکر کرده است. زمانی که او در 1495 فوت کرد، لیست هزینه‌های مراسم تشییع جنازه نشان می‌دهد که این زن مادر او بود.[3][4][5] در مورد دوران کودکی لئوناردو اطلاعات زیادی در دست نیست. او 5 سال اول زندگی خود را با مادرش گذراند، سپس در سال 1457 نزد خانواده پدرش، پدربزرگ، مادربزرگ و عمویش زندگی کرد. پدر او با یک دختر شانزده ساله ازدواج می‌کند، همسر دوم پدرش لئوناردو را خیلی دوست می‌داشت اما در سن جوانی درگذشت.[6] او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذراند. با اینکه در مدرسه چندان موفق نبود، ولی شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان می‌داد.[7] دا وینچی به صورت غیررسمی هندسه و ریاضیات را نیز آموخت. وقتی او شانزده ساله بود پدرش برای بار دوم با دختر بیست ساله‌ای به نام فرانسسکا لنفردینی ازدواج کرد.[8]

دوران جوانی

پرتره‌ای از لئوناردو دا وینچی در دوران جوانی
تعمید مسیح، یکی از آثار دا وینچی در کارگاه وروکیو

او را به شاگردی به هنرکده‌ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (14351488)، که نقاش و پیکرتراش بود، آموزش ببیند. وروکیو از شهرت بسیاری برخوردار بود؛ به گونه‌ای که ساخت بنای یادبود «بارتولومئو کولئونی»، سردار نظامی شهر ونیز را به او سپردند. در آتلیه‌ای که قابلیت ساخت چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردوی جوان می‌توانست چیزهای زیادی بیاموزد. بدون شک در آنجا با رموز فنی ریخته‌گری و کارهای فلزی آشنا شده و آموخته‌است که چگونه با مطالعه و مشاهده دقیق مدل‌های برهنه و پوشیده، تابلوها و تندیس‌هایی را پدیدآورد. شمار زیادی از نقاشان و پیکرتراشان خوب، از هنرآموزان کارگاه موفق «وروکیو» بودند، ولی «لئوناردو» بسیار بهتر از یک نوجوان با استعداد بود، به گونه‌ای که در هفده سالگی در کار پیکر تراشی و سایر امور مربوط به آن به استاد ماهری تبدیل شده بود و قادر بود ابزارهای پیچیده و ماشین‌های مورد نیاز را پدیدآورد.[9] او همچنین به پژوهش درباره گیاهان و جانوران مختلف پرداخت تا بتواند از آنها در تابلوهایش استفاده کند؛ علاوه بر این، دانش گسترده‌ای درباره نورشناسی، ژرفا نمایی و استفاده از رنگ‌ها کسب کرد. چنین آموزشی کافی بود که از هر نوجوان با استعدادی یک هنرمند برجسته بسازد. او پس از اتمام آموزش به شهر میلان رفت.[10] لئوناردو در سال 1472 به عضویت گروه قدیس لوقا درآمد. مرکز این گروه یا اتحادیه، که عمدتاً از داروفروشان، پزشکان، و هنرمندان تشکیل شده بود، در بیمارستان سانتا ماریانوئووا بود. احتمالاً لئوناردو در آنجا فرصتی برای آموختن کالبدشکافی به دست آورد. در 1478 شورای شهر از او خواست نمازخانه سان برناردو در کاخ وکیو را نقاشی کند ولی بنا به دلایلی، این مأموریت را انجام نداد. لئوناردو در بسیاری از پروژه‌های مختلف برای لودویکو استخدام شد. از جمله آماده‌سازی شناورها برای موقعیت‌های خاص، طرح‌هایی برای یک گنبد برای کلیسای جامع میلان و یک مدل برای یک بنای تاریخی مربوط به ورزش سوارکاری بزرگ فرانچسکو اسفورزا که هفتاد تن برنز برای ریخته‌گری آن استفاده شد. این بنا برای چندین سال ناتمام ماند که برای لئوناردو غیرعادی نیست و در سال 1499 به پایان رسید.[11]

دوران کهنسالی و مرگ

آرامگاه دا وینچی در کلیسای سنت هابرت در شهر آمبویس، فرانسه
مرگ لئوناردو دا وینچی اثر دومینیک انگر.

دا وینچی اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود مکانی که رافائل و میکل آنژ در آنجا فعالیت داشتند.[12] در اکتبر 1515 فرانسوای اول (François premier)، پادشاه فرانسه، میلان را به تسخیر خود درآورد. در دسامبر همان سال لئوناردو به نزد فرانسوای اول و پاپ لئون دهم فراخوانده شد. به لئوناردو سفارش جدیدی برای ساخت یک شیر مکانیکی داده شد، شیری که می‌توانست به طرف جلو گام بردارد و قفسه سینه‌اش را باز کرده و خوشه‌ای از گل‌های سوسن را نمایان سازد.[13][14] در سال 1515 به خدمت فرانسوا درآمد و در خانه‌ای ییلاقی در کلوس لوس در نزدیکی اقامتگاه سلطنتی جای گرفت. او سه سال پایانی عمر خویش را به همراه ملزی شاگردش در آنجا گذرانید و حقوقی معدل هزاراسکودی (واحد پول آن زمان در ایتالیا)دریافت می‌کرد.[15] دا وینچی در روز دوم ماه مه سال 1519 در حالی که تبدیل به یکی از دوستان صمیمی فرانسوا شده بود در کلوس لوس درگذشت. واساری اینگونه می‌نویسد که پادشاه سر دا وینچی را در هنگام مرگ در آغوش گرفت هرچند که این داستان عاشقانه و رومانتیک که بسیار باب طبع فرانسویان و بسیاری از هنرمندان است بیشتر به افسانه شبیه‌است تا واقعیت.[16][17] واساری همچنین می‌نویسد که دا وینچی به هنگام مرگ تقاضای حضور یک کشیشبرای اعتراف به گناهان می‌کند.[18] بر طبق خواسته او شصت فقیر تابوت او را حمل می‌کنند. او در کلیسای سنت هابرت تدفین می‌شود. ملزی به عنوان وارث او شناخته می‌شود و تمامی پول‌ها، نقاشی‌ها، وسائل و دیگر آثار او به ملزی تعلق می‌گیرد. البته لئوناردو شریک قبلی و قدیمی‌اش، سالای و همچنین خدمتکارش را فراموش نکرد و به هرکدام از آن دو، نصف تاکستان خویش را بخشید.[19]

زندگی شخصی و روابط

پرتره ایزابلا دسته

دا وینچی دوستان زیادی داشت که هم اکنون به خاطر زمینه‌های کاری و یا اهمیت تاریخ خود امروزه به نوعی شناخته شده هستند؛ اما با این حال به نظر می‌رسد که به جز ایزابلا دسته، دوستی صمیمی و نزدیکی با زنان نداشته است. دا وینچی در حالیکه به همراه ایزابلا به یکی از نقاط ایتالیا سفر کرده بود، از او پرتره‌ای می‌کشد که به نظر می‌رسد قرار بوده طرح اولیه یک نقاشی باشد که هم اکنون گم شده است.[20]

شاگردان

جیان جیاکومو کاپورتی د اورنئو یا همان سالای از سال 1490 همراه با دا وینچی زندگی می‌کرد. تنها پس از گذشت یک سال از پیوستن سالای به دا وینچی، او لیستی از خرابکاری‌ها و تخطی‌های سالی فراهم کرد. لئوناردو او را دزد دروغگو کله‌شق و دله خطاب کرد. پس از اینکه او دست کم پنج بار با پول‌های دا وینچی فرار و آن‌ها را صرف کارهایی همچون خرید لباس کرد.[24] اما با این حال دا وینچی همواره نسبت به سالای رفتاری بسیار محبت‌آمیز داشت. سالای به مدت سی سال همراه با او زندگی کرد.[25] سالای تعدادی از نقاشی‌های خود را به نمایش گذاشت هرچند که جرجیو واساری یکی از نقاشان معروف ایتالیا عقیده داشت که دا وینچی فنون نقاشی را به خوبی به او آموخته است[26] اما کارهای سالای نسبت به کارهای دیگر شاگردان دا وینچی از خلاقیت هنرمندانه کمتری برخوردار بود. در سال 1515 او مدل کاملاً برهنه‌ای از مونا لیزا را کشید و نام ان را مونا وانا نهاد.[27]

در سال 1505، دا وینچی شاگرد دیگری را به نام کنت فرانسیسکو ملزی اختیار نمود. کسی که ادعا می‌شود محبوب‌ترین شاگرد در نزد وی بوده‌است. او به همراه دا وینچی به فرانسه مسافرت کرد و تا آخر عمر دا وینچی در کنار او باقی‌ماند. پس از مرگ دا وینچی تمامی کارهای او به ملزی رسید و او از آنها به خوبی نگهداری کرد.[28]

نقاشی

لئوناردو یک نقاش پرکار نبود، در حقیقت او پرکارترین نقشه‌کش و طراح بود. او مقاله‌های زیادی در مورد کوچکترین مسائل و طرح‌هایی با کوچکترین جزیات را در مورد مسائلی که توجهش را جلب می‌کرد، نگهداری می‌نمود. علاوه بر این مقالات و طرح‌ها، مطالعات زیادی پیرامون نقاشی انجام داده‌است که از آنان برای کشیدن برخی از تابلوهای معروف خود همچون بانوی صخره‌ها و «شام آخر» استفاده نموده‌است.[29] قدیمی‌ترین نقاشی دا وینچی، a Landscape of the Arno Valley است که در سال 1473 کشیده شد و رودخانه، کوه‌ها، یک قلعه و مزارع کشاورزی را در جزئیاتی دقیق نشان می‌دهد.[30][31]

مونالیزا

برجسته‌ترین اثر دا وینچی، مونالیزا، مشهور به لبخند ژوکوند

دا وینچی برای کشیدن تابلوی مونالیزا از سال 1503 آغاز به کار کرد و اتمام آن تا 1507 به طول انجامید. شهرت دا وینچی به خاطر اثر ماندگار وی در تاریخ،مونالیزا، بوده‌است.

تابلوی مونالیزا احتمالاً پر آوازه‌ترین شبیه‌سازی از چهره فردی در جهان است. از سده نوزدهم یا حتی پیش از آن به بعد، این چهره رمز آمیز، بخشی از فرهنگ عامه غربی شده است. لاجوکوندا (ژوکوند)همسر زانوبی دل جوکوندو ی بانکدار، که پس از بازگشت لئوناردو از میلان به فلورانس نقاشی شده، به حال نشسته در میان دو پایه یک ایوان سرپوشیده شبیه‌سازی شده است. این زن با نمای نیم قد و دستهای روی هم نهاده و چشمان خیره شده به تماشاگر، نشان داده شده است. ابهام و راز این " خنده " ی پر آوازه، واقعاً نتیجه شیفتگی لئوناردو به سایه روشن جوّ و مهارتش در نمایاندن آن است. شاید در سده رومانتیک پرور نوزدهم، بیش از حد درباره این " خنده " ی راز آمیز بحث شد، ولی کسی به علاقه سراپا علمی لئوناردو به ماهیت نور و سایه اشاره‌ای نکرد. از طرف دیگر، به احتمال زیاد خود لئوناردو نیز از تأثیر شگفت‌انگیزی که در این تابلو بر تماشاگر می‌گذارد، لذتها برده است؛ این اثر یکی از تابلوهای محبوبش بود و هیچگاه نمی‌توانست آن را از خودش جدا کند. طراحی بی نظیری که در زیر سایه گریزان حاضر است، از لحاظ نمایاندن سر و دستها - که استثنائاً فوق‌العاده زیبا هستند - یک پیروزی بزرگ به شمار می‌رود. این احتمال نیز وجود دارد که نیت هنرمند، سردرگم کردن بیننده یا شیفتن وی و مجاز ساختنش به تفسیر آزادانه این شخصیت نهفته بوده باشد.[32]

نسخه کنونی تابلوی نقاشی مونالیزا دارای ابعاد 77×53 سانتیمتر است. نسخه‌ای که او تهیه کرده بود از نسخه فعلی، بزرگتر بود چرا که در گذر زمان دو ستون از طرفین چپ و راست این تابلو بریده شده‌است. به همین دلیل به هیچ وجه مشخص نیست که مونالیزا در این تابلو نشسته‌است. همچنین باید اشاره کرد که بسیاری از قسمت‌های این تابلو به مرور زمان خراب و یا دوباره نقاشی شده‌است. اما با این وجود شخصیت اصلی نقاشی همچنان محفوظ مانده‌است.[33]

در 21 اوت 1911 تابلوی مونالیزا توسط یک دزد ایتالیایی دزدیده شد و به ایتالیا برده می‌شود. پس از گذشت دو سال این تابلو در زادگاه خود یعنی فلورانسدیده می‌شود و پس از انجام برخی فعالیت‌های اداری و قانونی تابلو دوباره به موزه لوور بازگردانده می‌شود.

در سال 1956 شخصی اقدام به پاشیدن اسید به قسمت پایینی تابلو نمود که مرمت آن سال‌ها به طول انجامید. در دهه‌های 60 و 70 میلادی شهرهای نیویورک، توکیو و مسکو میزبان این تابلو بوده‌اند.

شام آخر

شام آخر (1498م)- کلیسای سانتا ماریا دله گرتزیه (میلان)، ایتالیا

لئوناردو نقاشی دیواری شام آخر را برای سفره خانه کلیسای سانتاماریا یا دله گراتسیه در میلان نقاشی کرد. این نقاشی با آن که تا حدی از میان رفته است و این تا حدی نتیجه کم تجربگی هنرمند در گزینش مواد کارش بوده است، و با آنکه بارها بخشی از ان را ترمیم کرده‌اند، از لحاظ صوری و عاطفی، گیراترین اثر او به شمار می‌رود. این نقاشی، نخستین ترکیب بندی بزرگ پیکره‌ای در دورهرنسانس و تفسیر قطعی مزمون آن است. این اثر هنری نشانگر صحنه‌هایی از شام آخر روزهای پایانی عمر مسیح است آنطور کهانجیل به آن اشاره کرده‌است. این نقاشی بر پایه کتاب یوحنا، باب 13 آیه 21 است آنجا که مسیح می‌گوید که یکی از 12 حواری‌اش به وی خیانت خواهد کرد. مسیح و دوازده حواریش در اتاقی ساده و جادار، پشت میزی دراز به موازات سطح تصویر نشسته‌اند. صحنه فوق‌العاده نمایشی این نقاشی، با گنجاندن گروه حواریون در محیطی عبوس و آرام، تأکید بیشتری یافته است. نقاشی دیواری شام واپسین و بخشی از زندگی لئوناردو که به آفریدن آن انجامید، بر روی هم، آمیزه‌ای از تکامل هنری سده پانزدهم و نخستین بیان سبک رنسانس پیشرفته در ایتالیای اوائل سده شانزدهم هستند. این نقاشی پر آوازه‌ترین تابلوی مذهبی به شمار می‌رود.[34]

پیکره‌تراشی‌ها و معماری

لئوناردو در روزگار خویش، به عنوان یک پیکر تراش و معمار شهرت کاملی داشت، ولی هیچ‌یک از مجسمه‌های ساخت وی باقی نمانده است و هیچ ساختمانی وجود ندارد که بتوان ساختش را به وی نسبت داد. از مشاهده انبوه نقشه‌های وی برای ساختمانهای متراکم در مرکز، چنین بر می‌آید که لئوناردو از لحاظ علاقه به این نوع ساختمان با دیگر معماران دوره رنسانس وجه مشترک داشته است. در میلان، لئوناردو به احتمال زیاد با برامانته ی معمار در تماس بوده است و وی نیز به هنگام کشیدن طرح‌های اولیه اش برای کلیسای بزرگ سان پیترو در رم حتماً یکی از طراحی‌های لئوناردو را در نظر داشته است.

اما در عرصه پیکر تراشی، لئوناردو طراحی‌های متعددی از پیکره‌های عظیم سوار بر اسب از خود برجای گذاشت، که یکی از آنها به مراحل کمال رسید و به صورت مدلی برای یادبود خاندان اسفورتسادرآمد؛ این پیکره سوار بر اسب که از سوی فرانسویان به هنگام اشغال میلان در 1499 هدف گیری شده بود تکه‌تکه شد. لئوناردو از این رفتار فرانسویان با کارش، برآشفت و از میلان رفت و مدتی به عنوان مهندس نظامی برای سزار بورژیا در دوره تلاش وی برای تسلیم شهرهای رومانیا به دستگاه پاپ‌ها، کار کرد. سرانجام لئوناردو به میلان بازگشت و به خدمت فرانسویان درآمد. آنگاه به دعوتفرانسوای، شاه فرانسه، راهی آن کشور شد و آنجا به سال 1519 در کاخ کلو، بی آنکه اثری برهنر آنروز فرانسه گذاشته باشد، چشم از جهان فروبست.[35]

پژوهش‌های علمی

مرد ویترویوسی (1485 م) آکادمی، ونیز
مستندات چگونگی پرواز پرندگان (نوشته‌ها در مقابل آینه قابل خواندن است)

لئوناردو نقاشی‌های بسیار اندکی را تکمیل کرد؛ کمال جویی، تجربه گرایی ناآرام و کنجکاوی بلندپروازانه، سبب پراکندگی کوششهایش شدند. با این حال، پرونده بزرگی از اندیشه‌هایش در طراحی‌های موجود در یادداشت‌هایش برجا مانده است؛ و یکی از آنها در سالهای 1660–69 در شهر مادرید کشف شد. علاقه او به علم در آخرین سالهای زندگی اش روز به روز فزونی می‌گرفت، و خودش نیز شناخت سراسر طبیعت را در مرکز علائقش قرار داده بود. پژوهش‌هایش در عرصه کالبد شکافی، به کشیده شدن طراحی‌های فوق‌العاده دقیق و زیبا انجامید که از آن میان می‌توان به طراحی مدادی جنین در رحم اشاره کرد، که علی‌رغم پاره‌ای خطاها، چنان با واقعیت انطباق دارد که امروزه نیز می‌توان در آموزش پزشکی مورد استفاده اش قرار داد. گرچه لئوناردو نخستین دانشمند جهان امروزی نبود، مطمئناً مبتکر تصویرگری علمی، مخصوصاً در عرصه نمایش اندرون و تک تک اجزاء و اندامها بوده است. درباره اهمیت این جنبه از کار لئوناردو، آروین پانوفسکی چنین گفته است:" … کالبد شکافی به عنوان یک علم بدون داشتن روشی برای حفظ مشاهدات در پرونده‌های نموداری و به صورت کامل و دقیق و سه بعدی، غیرممکن بود."[36] نخستین بار دا وینچی بود که متوجه شد سالهای عمر هر درخت معادل تعداد حلقه‌هایی است که در مقطع افقی تنه آن پدید آمده است. لئوناردو اولین کسی بود که اندام‌های بدن انسان را با برش مقطع طراحی کرد. گفته‌اند او برای درک بیشتر آناتومی بدن، اتودهای فیگوراتیو بسیاری از بدن مردگان می‌زد.[37] برخی از مسائلی که لئوناردو بر روی آن‌ها پژوهش انجام داد به شرح زیر می‌باشد:[38]

  • مطالعه پیرامون زمین‌شناسی و بحث‌های آن
  • مطالعه بر روی آناتومی بدن انسان اسکلت ارگان‌های داخلی و رگ‌ها. بیمارستان آن زمان به دا وینچی جسد مردگان را برای کالبدشکافی می‌داد و او در حدود سی جسد را کالبدشکافی نمود و از بسیاری از اندام‌ها طرح‌هایی کشید. این طرح بعدها به محققین و هنرمندان کمک بسیاری برای کشیدن و شناخت بهتر بدن انسان نمود.
  • مطالعه بر روی آناتومی بدن حیوانات همچون اسب‌ها سگ‌ها و خرس‌ها
  • شناخت حالات چهره انسان
  • چگونگی پرواز پرندگان
  • آب و هوا و پدیده‌های آب و هوایی
  • چگونگی جاری شدن آب
  • مطالعه بر روی گیاهان و ساختار آنها
  • نور، سایه، آیینه‌ها و عدسیها
  • پرسپکتیو
  • هندسه و اجسام جامد

طرح‌های مهندسی و اختراعات

طرح یک ماشین پرنده از لئوناردو دا وینچی

دا وینچی علاوه بر نقاشی به عنوان یک مهندس نیز مشهور است. او در نامه‌ای به دوک میلان اظهار داشت که قادر به تهیه و ساخت دستگاه‌هایی برای دفاع از شهر و همچنین محاصره شهر دشمن است. هنگامی که او به ونیز گریخت، شاگردی را پیدا کرد که با کمک او توانست یک سنگر متحرک را طراحی کند. او حتی طرحی برای منحرف کردن مسیر رودخانه آمو داشت، پروژه‌ای که نیکولو ماکیاولی نیز بر روی آن کار کرد.[39][40] مقالات دا وینچی شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیر عملی، شامل آلات موسیقی، پمپ‌های هیدرولیک، توپ‌های بخار، سپرهایی خاص و… می‌گشت.[41][42]

تعداد زیادی از دست نوشته‌های دا وینچی مربوط به طرح‌ها و نقشه‌های اختراعات او هستند. برخی از ابداعات او به شرح زیر است:[43]

  • طراحی برخی از لباس‌های مربوط به کارناوال‌ها و فستیوال‌ها و برخی از لباس‌های رزهی
  • ماشین آلات جنگی همچون طراحی یک تانک زره‌پوش، یک تیرانداز غول پیکر و دستگاه خوف‌انگیز که با حرکت خود پاهای سربازان را قطع می‌کند. البته هیچ‌یک از این وسائل در زمان لئوناردو ساخته نشد.
  • سدها و کانال‌ها آب
  • یک پل چوبی که قابلیت حمل داشت و می‌شد آن را از هم باز و دوباره سرهم کرد.
  • وسایلی که با بال‌هایی قابلیت پرواز داشتند مانند هلی‌کوپتر، چتر نجات و گلایدر. چتر نجات ابداع دا وینچی، و اولین طرح دستگاه پرس کار دا وینچی است و در قرن بیستم ساخته شد و کار کرد.
  • خط معکوس یکی دیگر از اختراعات دا وینچی است. او برای این که کسی نتواند نوشته‌هایش را بخواند، نوعی خط را اختراع کرد که برعکس نوشته می‌شد و برای خواندن آن از آینه باید استفاده می‌شد. دا وینچی می‌توانست به طور همزمان بایک دستش نقاشی بکشد وبا دست دیگرش متن بنویسد.

دیگر اختراعات او شامل مسلسل، بادسنج، ساعت، قیچی، تلمبه می‌شوند.[44]

نگارخانه

منابع

  1. پرش به بالا
    گاردنر، هلن، کتاب هنر در طول زمان، صفحه 450 تا 456.
  2. پرش به بالا
    Rosci, Marco (1977). Leonardo. p. 8
  3. پرش به بالا
    Codex II, 95 r, Victoria and Albert Museum, as cited by della Chiesa p. 85
  4. پرش به بالا
    Vezzosi, Alessandro (1997). Leonardo da Vinci: Renaissance Man
  5. پرش به بالا
    His birth is recorded in the diary of his paternal grandfather Ser Antonio, as cited by Angela Ottino della Chiesa in Leonardo da Vinci, p.83
  6. پرش به بالا
    Bortolon, Liana (1967). The Life and Times of Leonardo. London: Paul Hamlyn.
  7. پرش به بالا
    لئوناردو دا وینچی
  8. پرش به بالا
    Rosci, p.20
  9. پرش به بالا
    لئوناردو دا وینچی
  10. پرش به بالا
    ظریفیان صنعتکار، بهنام، دنیای مشاهیر، تهران: انتشارات فارابی، 1383، ص60.
  11. پرش به بالا
    http://en.wikipedia.org/wiki/Leonardo_da_Vinci
  12. پرش به بالا
    della Chiesa, p.86
  13. پرش به بالا
    Vasari, p.265
  14. پرش به بالا
    "Reconstruction of Leonardo's walking lion به ایتالیایی
  15. پرش به بالا
    della Chiesa, p.86
  16. پرش به بالا
    On the day of Leonardo's death, a royal edict was issued by the King at Saint-Germain-en-Laye, a two-day journey from Clos Lucé. This has been taken as evidence that King François cannot have been present at Leonardo's deathbed. However, White in Leonardo: The First Scientist points out that the edict was not signed by the king himself.
  17. پرش به بالا
    برای مشاهده تصاویر در اینباره نگاه کنید به:Cultural|depictions of Leonardo da Vinci.
  18. پرش به بالا
    Vasari, p.270
  19. پرش به بالا
    آرزوی لئوناردو Leonardo-history. Retrieved 2007-09-28.
  20. پرش به بالا
    Bortolon, Liana (1967). The Life and Times of Leonardo. London: Paul Hamlyn.
  21. پرش به بالا
    Sigmund Freud, Eine Kindheitserinnerung des Leonardo da Vinci, (1910)
  22. پرش به بالا
    della Chiesa, Angela Ottino (1967). The Complete Paintings of Leonardo da Vinci. p.83.
  23. پرش به بالا
    Rossiter, Nick (2003-07-04). Could this be the secret of her smile?. Telegraph.co.UK. Retrieved 2007-10-03.
  24. پرش به بالا
    Leonardo, Codex C. 15v, Institut of France. Trans. Richter
  25. پرش به بالا
    della Chiesa, p.84
  26. پرش به بالا
    Vasari, p.265
  27. پرش به بالا
    Gross, Tom. "Mona Lisa Goes". Paintingsdirect.com. Retrieved 2007-09-27.
  28. پرش به بالا
    Bortolon, Liana (1967). The Life and Times of Leonardo. London: Paul Hamlyn
  29. پرش به بالا
    Popham, A.E. (1946). The Drawings of Leonardo da Vinci.
  30. پرش به بالا
    Popham, A.E. (1946). The Drawings of Leonardo da Vinci.
  31. پرش به بالا
    Bortolon, Liana (1967). The Life and Times of Leonardo. London: Paul Hamlyn.
  32. پرش به بالا
    گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان، تهران: انتشارات نگاه، 1391، ص 420
  33. پرش به بالا
    سایت علمی دانشجویان ایران
  34. پرش به بالا
    گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان، تهران: انتشارات نگاه، 1391، ص 420
  35. پرش به بالا
    گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان، تهران: انتشارات نگاه، 1391، ص 420
  36. پرش به بالا
    گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان، تهران: انتشارات نگاه، 1391، ص 420
  37. پرش به بالا
    زاده خورشید، نوشته مایکل گلب
  38. پرش به بالا
    Gardner, Helen (1970), Art through the Ages, Harcourt, Brace and World
  39. پرش به بالا
    Machiavelli, Leonardo and the Science of Power.
  40. پرش به بالا
    Fortune is a River: Leonardo Da Vinci and Niccolo Machiavelli's Magnificent Dream to Change the Course of Florentine History
  41. پرش به بالا
    Bortolon, Liana (1967). The Life and Times of Leonardo. London: Paul Hamlyn.
  42. پرش به بالا
    Arasse, Daniel (1998). Leonardo da Vinci.
  43. پرش به بالا
    Gardner, Helen (1970), Art through the Ages, Harcourt, Brace and World
  44. پرش به بالا
    مجله اینترنتی سپهر
  • ل‍ئ‍وناردو داوین‍چی، بزرگ‌ترین نابغ‍ه جه‍ان؟؛ نویس‍نده: هربی برنان؛ ته‍ران، وزارت فرهن‍گ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انت‍شارات، نش‍ر زلال، 1382.
  • لئوناردو دا وینچی در شمیم‌نت
  • راز دا وینچی، نویسنده: دان براون؛ ترجمه مریم بهرامی؛ تهران: بهزاد، 1385. شابک: 964–2569–26–4
  • راسخون، بازدید: اکتبر 2009.
  • Leonardo da Vinci by Diane Stanley, HarperTrophy press, 2000
  • Leonardo Da Vinci, 1452–1519 (Basic Art)by Frank Zollner, Taschen press, 2000
تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه
علیرضا یونس زاده حقیقی جمعه , 05 خرداد 1402 ساعت 00:06 ir 0+ 0- پاسخ
سلام من باصراحت می گویم که بهترین مجسمه سازان جهان بعداز میکل آنژپیکرتراش"لئوناردوداوینجی می باشد.