امروز شنبه 01 اردیبهشت 1403 http://tarikh.cloob24.com
0

ظهور زرتشت‌ به‌ روایت‌ ویل‌ دورانت

بنا بر داستانهای‌ ایرانی‌، چند قرن‌ قبل‌ از میلاد مسیح‌، پیامبری در ایران‌ - وئجه‌، یعنی‌ «وطن‌ آریاییها» ظهور کرده‌ بود که‌ مردم‌ زمان‌ او را زره‌توشتره‌ (= زردشت‌ کنونی‌)می‌نامیدند، ولی‌ یونانیان‌، چون‌ از تلفظ‌ نام‌ فارسی‌ این‌ پیامبر عاجز بودند، نام وی‌ را به‌ صورت‌ زور و آسترس‌ تلفظ‌ می‌کردند. مطابق‌ روایات‌، تولد وی‌ رنگ‌ آسمانی‌ داشت‌، و آن‌ چنان‌ بود که‌ فرشته‌ی‌ نگاهبان‌ وی‌ به‌ درون‌ گیاه‌ «هومه‌» رفت‌ و، با شیره‌ای‌ که‌ از آن‌ گرفته‌ بود، به‌ تن‌ کاهنی‌ که‌ قربانی‌ مقدس‌ می‌کرد در آمد؛ در همین‌ زمان‌ شعاعی‌ از جلال‌ آسمانی‌ به‌ سینه‌ی‌ دختری‌ فرود آمد که‌ نسب‌ عالی‌ و شریف‌ داشت‌. آن‌ کاهن‌ دختر را تزویج‌ کرد، و دو زندانی‌ تنهای‌ ایشان‌، یعنی‌ فرشته‌ و شعاع‌، در هم‌ آمیختند، و از آن‌ میان‌ زردشت‌ به‌ وجود آمد. در همان‌ روز که‌ متولد شد به‌ صدای‌ بلند خندید؛ ارواح‌ پلیدی‌ که‌ بر گرد هر موجود زنده‌ای‌ جمع‌ می‌شوند ترسناک‌ و پریشان‌ شدند و از کنار وی‌ گریختند. چون‌ سخت‌ دوستدار حکمت‌ و عدالت‌ بود، خود را از اجتماع‌ مردم‌ بیرون‌ کشید و در تنهایی‌ کوهستانی‌ زندگی‌ می‌کرد و خوراکش‌ پنیر و میوه‌های‌ زمین‌ بود. شیطان‌ خواست‌ تا وی‌ را بفریبد، ولی‌ کامیاب‌ نشد.سینه‌اش‌ را به‌ ضرب‌ خنجر دریدند و اندرونه‌ی‌ وی‌ را با سرب‌ گداخته‌ پر کردند، ولی‌ زردتشت‌ لب‌ به‌ شکایت‌ نگشود و از ایمان‌ به‌ اهورامزدا، پروردگار نور و خدای‌ بزرگ‌، دست‌ بر نداشت‌. اهورمزدا بر وی‌ ظاهر شد و کتاب‌ اوستا، یا «کتاب‌ معرفت‌ حکمت‌»، را در کف‌ وی‌ گذاشت‌ و به‌ او فرمان‌ داد که‌ مردم‌ را به‌ آن‌ بخواند و پند دهد. مدت‌ درازی‌ همه‌ او را ریشخند می‌کردند و آزارش‌ می‌دادند، تا اینکه‌ شاهزاده‌ای‌ ایرانی‌، به‌ نام‌ ویشتاسپ‌ یا هیشتاسپ‌، سخنان‌ وی‌ را شنید و فریفته‌ی‌ آنها شد، و وعده‌ کرد که‌ دین‌ تازه‌ را میان‌ مردم‌ پراکنده‌ سازد. به‌ این‌ ترتیب‌ بود که‌ دین‌ زردشتی‌ در جهان‌ پیدا شد. زردشت‌ خود مدت‌ درازی‌ بزیست‌، تا اینکه‌ برقی‌ از آسمان‌ بر او زد و آن‌ پیغمبر به‌ آسمان‌ صعود کرد.


نمی‌توان‌ گفت‌ که‌ چه‌ اندازه‌ از این‌ داستان‌ راست‌ است‌؛ ممکن‌ است‌ یوشعی‌ همانند یوشع‌ بنی‌اسرائیل‌ وی‌ را کشف‌ کرده‌ باشد. یونانیان‌ معتقد بودند که‌ وی‌ شخصیتی‌ تاریخی‌ است‌، و زمان‌ وی‌ را 5500 سال‌ قبل‌ از زمان‌ خود می‌دانستند؛ بروسوس‌ بابلی‌ زمان‌ وی‌ را نزدیک‌تر و تاریخ‌ 2000 ق‌ م‌ می‌داند؛ اما آن‌ دسته‌ از مورخان‌ جدید که‌ به‌ وجود او عقیده‌ دارند تاریخ‌ حیات‌ وی‌ را میان‌ قرنهای‌ دهم‌ و ششم‌ قبل‌ از میلاد می‌دانند. (اگر ثابت‌ شود که‌ آن‌ ویشتاسپ‌، که‌ سبب‌ انتشار دین‌ زرتشت‌ شده‌، پدر داریوش‌ اول‌ بوده‌ است‌، احتمال‌ صحت‌ آخرین‌ تاریخ‌ از همه‌ بیشتر می‌شود.)در آن‌ هنگام‌ که‌ زردشت‌ در میان‌ اجداد پارسیها و مادیها ظهور کرد، دریافت‌ که‌ مردم‌ جانوارن‌، زمین‌، آسمان‌، و نیاکان‌ خود را می‌پرستند؛ عناصر آن‌ دین‌ باستانی‌ و خدایان‌ آن‌، با دین‌ هندوان‌ عصر و دایی‌ اشتراک‌ فراوان‌ داشت‌. بزرگ‌ترین‌ خدایان‌، در دین‌ پیش‌ از زردشتی‌، میترا خداوند خورشید، و آناهیته‌، الهه‌ی‌ زمین‌ و حاصلخیزی‌، و هومه‌ گاو خدایی‌ بود که‌ مرده‌ و دوباره‌ زنده‌ شده‌ و خون‌ خود را، همچون‌ نوشابه‌ای‌ که‌ حیات‌ جاودانی‌ می‌آورد، به‌ فرزندان‌ آدم‌ بخشیده‌ بود؛ پرستش‌ این‌ خدا در نزد ایرانیان‌ قدیم‌ چنان‌ بود که‌ شیره‌ی‌ مستی‌آور «هومه‌» را می‌نوشیدند، و آن‌ گیاهی‌ بود که‌ بر دامنه‌ی‌ کوههای‌ ایران‌ زمین‌ می‌رویید. زردتشت‌ را از این‌ خدایان‌ اولیه‌ و شعائر میخوارگی‌ ناخوش‌ آمد، و بر ضد مغان‌ یا مجوسان‌، یعنی‌ کاهنانی‌ که‌ به‌ این‌ خدایان‌ نماز می‌گزاردند و برای‌ آنها قربانی‌ می‌کردند، قیام‌ کرد و، با شجاعتی‌ که‌ از شجاعت‌ معاصران‌ وی‌- عاموس‌ و اشعیا- کمتر نبود، اعلان‌ کرد که‌ در جهان‌ جز خدای‌ یگانه‌، یعنی‌ اهورمزدا، پروردگار آسمان‌ و روشنی‌، خدای‌ دیگری‌ نیست‌، و خدایان‌ دیگر مظهر وی‌ و صفتی‌ از صفات‌ او هستند. شاید داریوش‌ اول‌، که‌ مذهب‌ زردشت‌ را پذیرفت‌، چنان‌ می‌پنداشت‌ که‌ این‌ دین‌ می‌تواند الهام‌بخش‌ ملت‌ و مایه‌ی‌ تقویت‌ بنیان‌ حکومت‌ وی‌ باشد؛ به‌ همین‌ جهت‌، از همان‌ زمان‌ که‌ به‌ تخت‌ سلطنت‌ نشست‌، به‌ جنگ‌ با کاهنان‌ مجوس‌ و بر انداختن‌ آداب‌ پرستش‌ قدیم‌ پرداخت‌ و دین‌ زردشتی‌ را دین‌ رسمی‌ دولتی‌ قرار داد.

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه